تاق کسرا یا طاق کسری
در حفاری های پژوهشگران آلمانی قطعاتی از تزئینات گچبری و غیره دیده شده، طاق کسری جزو مقر عادی شاهنشاه محسوب میشده و از لحاظ ساختمانی تا حدی ساده بوده ، با اینحال شگفتی نظاره کنندگان دربرابر این بنا بیشتر به خاطر عظمت و شکوه آن است. بیشتر گمان میشود که طاقِ کسری در تیسفون جایدارد ولی تیسفون، اسبانبر و چند شهر کوچک دیگر مانند بغداد، روی هم شهرگان یامدائن را تشکیل میدادند.
ابوجعفر منصور خلیفه عباسی نخستین کسی بود که کوشید تا آن را ویران کند ولی در این کار ناکام ماند.وی از مصالح آن برای ابنیه شهر جدید بغداد استفاده کرد و بخاطر اینکه در نظر وی حمل مصالح به بغداد از ارزش خود مصالح بیشتر شده از ادامه تخریب آن خودداری کرد.
ویژگی و تاریخچهی بنا
طاق کسری در تیسفون ( یا به زبان پهلوی تیسپون)، عراق کنونی، و جزئی از کاخ سلطنتی بزرگ معروف به ایوان کسری بودهاست. ای بنا در سده ششم میلادی ساخته شده است.طول و عرضش به ترتیب حدوداً ۳۶۵ و ۲۷۵ متر تخمین زدهاند.از مجموعه شهرهایی، که پایتخت ایران زمان ساسانیان را تشکیل میداد، پنج شهر را میشناسیم، از اینقرار: در ساحل شرقی دجله شهر قدیمی تیسفون و شهر رومگان، و در جانب غربی شط شهر ویه اردشیر(سلوکیه)، و درزنیذان، و ولاش آباذ اگر محله اسپانبر واقع در ساحل چپ، و محله ماحوزا واقع در ساحل راست را دو شهر مستقل به حساب بیاوریم، عده هفت شهر پایتخت کامل میشود. تیسفون نام بزرگترین شهر از چند آبادی بود، که مجموع آنها را معمولاً «شهرها» یا بزبان سریانی ماحوزه می خواندند و گاهی مدیتاثا یا مدینه میگفتند و همین لفظ است، که عرب آنرا بهصورت المدائن پذیرفته است.
این ایوان در محلهی جنوبی تیسفون موسوم به اسفانبر یا اسانبر واقع بود و بانی آن را شاپور اول ساسانی شمردهاند، و پس از وی ظاهراًخسرو انوشروان به ترمیم و تجدید بنای آن اقدام کرد.
در مجاورت طاق چهار دسته ویرانه مشاهده میشود که جالبترین آنها تلّی است معروف به حرم خسرو؛ این ویرانهها جزء ایوان کسری بودهاست. به فاصلهی حدود ۴۶۰ متری جنوب شرقی طاق بقایای ساختمانهایی مشاهده میشود، که تا گوشهی دیوار معروف به بستان کسری، که شاید حصار باغ گوزنان خسرو بودهاست، امتداد دارد.بنابر عقیدهی باخمان همکار رویتربستان کسری گویا یکی از شهرهای مداین بوده که انطاکیه جدید نام داشته است. نام رسمی این شهر ویه انتیوخ خسرو بود ولی معمولاً آن را رومگان «شهر رومیان» میخوانده اند.در فاصلهی حدود ۹۱۰ متری جنوب غربی بستان تلی به ارتفاع ۶ الی ۵/۷ متر واقع است، که قاعدهاش چهار گوش است، . معروف به تلالذهب (تل طلا) یا خزانهی کسریاست، و آن ظاهراً در اصل بنای واحدی بوده که خسرو پرویز برای خزاین خود ساخته بودهاست. طاق کسری که عظیمترین و نظرگیرترین یادبود عظمت گذشتهی تیسفون است، در وسط ویرانههای مداین قرار دارد. آنچه که از آن باقیست نمایی است عظیم، به طول حدود ۹۳ متر، که اصلاً بیش از ۳۰ متر ارتفاع داشته و طاقنمایی به عرض حدود ۲۴ متر آن را به دو قسمت نامساوی تقسیم میکند. تالاری به طول بیش از ۴۵ متر و دارای ۱۰ ردیف اطاقهای جانبی دارد. در عقب تالار دری پهناور است، که به حیاطی وسیع باز میشود .
در محلی نه چندان دور از این کاخ، در سروستان، ویران بنایی وجود دارد که تاریخ آن روشن نیست، نمایی با سه قوس، یک تالار بزرگ مرکزی با دو اطاق جانبی، که پوشش آنها از گنبدهای شلجمی، طاقهای دبهای، و نیمگنبدهایی تشکیل میشود که حکم پشتبند را دارند، پشتبند اسکلتی معماری گوتیک ممکن است از این نیمگنبدها، با برداشتن همه بخشهای آن جز قالب نگاهدارندهاش، اقتباس شده باشد. در شمال باختری شوش خراب یک کاخ دیگر وجود دارد، ایوان کرخه. این کاخ کهنترین نمون طارم عرضی است که با تیرکهای قطری ساخته شدهاست. اما جالبترین آثار زمان ساسانیان - که اعراب فاتح را با عظمت خود به وحشت انداخت - کاخ سلطنتی تیسفون بود که اعراب به آن طاق کسری لقب دادند.
تاق کسرا، احتمالاً همان بنایی است که یک مورخ یونانی سال ۶۳۸ وصف میکند و میگوید: "دیوستینیانوس سنگ مرمر یونانی برای خسرو تهیه کرد و صنعتگران ماهری فرستاد که کاخی به سبک رومی در نزدیکی تیسفون برایش ساختند."
جناح شمالی این بنا در سال ۱۸۸۸ فرو ریخت؛ گنبد آن از میان رفته است؛ سه دیوار بزرگ به ارتفاع ۳۵ متر بالا رفتهاند و نمایی در جهت افقی دارند که به پنج ردیف از قوسهای کور تقسیم شدهاست. یک قوس بزرگ مرکزی، که بیست و شش متر ارتفاع و بیست و دو متر عرض دارد و بلندترین و پهنترین قوس بیضی شکل است که تاکنون شناخته شده، به سقف تالاری منتهی میشد که طولش ۳۵ و عرضش ۲۳ متر بود؛ شاهان ساسانی فضای وسیع را دوست داشتند. این نماهای خراب شده تقلیدی از نماهای غیر ظریف رومی، مانند تماشاخان مارکلوس، هستند. این نماها بیش از آنکه زیبا باشند، پرابهتاند؛ اما نمیتوان دربارهی زیباییهای گذشته از روی ویرانههای فعلی قضاوت کرد.
روند تخریب بنا
معروفِ مورخان است که ابوایوب الموریانی در سال ١٤٦قمری (٧٦٣م) به خلیفه منصور عباسی پیشنهاد کرد طاقکسری (یا ایوان خسرو) را ویران کند و مصالح آن را برای بنای بغداد بهکار برند. منصور با خالد برمکی (وزیر ایرانیاش) مشورت کرد. خالد بهجد خلیفه را از تخریب این ایوان معظم برحذر داشت و گفت چنین کاری مخارج گزافی خواهد داشت. خلیفه از مخالفت او برآشفت و گفت: «مخالفت تو برای جانبداری از ایرانیان است.» خلیفه به تخریب طاقکسری فرمان داد. مخارج این کار بر خلیفه گران آمد و به فکر افتاد از ادامه تخریب منصرف شود. دوباره به خالد رجوع کرد و نظرش را پرسید. خالد گفت: بهتر است خلیفه کار ناتمام تخریب طاقکسری را به پایان برد وگرنه آیندگان خواهند گفت اعراب از خرابکردن بنایی که ایرانیان برپا کرده بودند، عاجز ماندند. خلیفه از ادامه تخریب منصرف شد. این روایت در کتب تاریخی فراوانی آمده است. مسعودی در مروجالذهب نوشته است: «هارونالرشید مصمم شد ایوان [کسری] را خراب کنند و نظر یحیی [برمکی] را که محبوس بود خواست. یحیی نیز با اینکه مورد بیمهری هارون بود به هارون همان جوابی را داد که خالد به منصور داده بود.»در تجاربالسلف آمده است: «این ابوایوب الموریانی که سبب تحریک منصور برای تخریب «ایوان خسرو» شد، مردی بود خسیس و جهد داشت مال فراوانی جمع کند تا خود را به منصور نزدیک سازد. موریانی سیصدهزاردرم از منصور برای عمران مزرعهای در اهواز دریافت کرد ولی عمارتی نکرد. دشمنان از این ماجرا منصور را واقف ساختند و خلیفه شخصا به تحقیق پرداخت و چون معلوم شد که موریانی خیانت نموده خلیفه امر داد تا او و تمامی اقارب او را کشتند و اموال او را برداشتند.»
طاق کسری در ادبیات پارسی
ایوان مدائن یا طاق کسری دستمایه اشعار بیشماری در ادبیات پارسی عمدتا با مضمون عبرت است که مشهورترین قصیده از خاقانی شروانی است
- بخشی از قصیده ایوان مدائن خاقانی شروانی :
هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان | ایوان مدائن را آیینهٔ عبرت دان | |
یک ره ز ره دجله منزل به مدائن کن | وز دیده دوم دجله بر خاک مدائن ران | |
خود دجله چنان گرید صد دجلهٔ خون گویی | کز گرمی خونابش آتش چکد از مژگان | |
بینی که لب دجله کف چون به دهان آرد | گوئی ز تف آهش لب آبله زد چندان | |
از آتش حسرت بین بریان جگر دجله | خود آب شنیدستی کاتش کندش بریان | |
بر دجلهگری نونو وز دیده زکاتش ده | گرچه لب دریا هست از دجله زکات استان | |
گر دجله درآموزد باد لب و سوز دل | نیمی شود افسرده، نیمی شود آتشدان | |
تا سلسلهٔ ایوان بگسست مدائن را | در سلسله شد دجله، چون سلسله شد پیچان | |
گهگه به زبان اشک آواز ده ایوان را | تا بو که به گوش دل پاسخ شنوی ز ایوان | |
دندانهٔ هر قصری پندی دهدت نو نو | پند سر دندانه بشنو ز بن دندان |
- خیام
آن قصر که با چرخ همیزد پهلو | بر درگه آن شهان نهادندی رو | |
دیدیم که بر کنگرهاش فاختهای | بنشسته همی گفت که کوکوکوکو |
- ملک الشعرای بهار :
عرصهٔ ایوان کسری آشیان بوم شد | دیرگاهی کشور از امن و امان محروم شد | |
تا پس از چندی برون شد یزدگرد شهریار | هم مر او را بخت بد، با تازیان انداخت کار |
- انوری :
از آسمانهٔ ایوان کسری اندر قدر | ترا رفیعترست آستانهٔ درگاه | |
زمان نیابد جز در عدم ترا بدگوی | زمین ندارد جز در شکم ترا بدخواه |
- فردوسی در مورد ساختمان طاق کسری داستان مفصلی در فصل مربوط به انوشیروان ذکر میکند. فردوسی میگوید انوشیروان به تمام نقاط جهان جارچیهایی فرستاد که بهترین معماران را برای ساختن کاخ بزرگی در تیسفون دعوت کنند. تعداد زیادی معمار از همه جا به دربار پادشاه روی آوردند و پس از انتخاب دقیقی سیصد نفر از میان آنان جدا شد و از بین آن سیصد نفر نیز سه نفر که از همه آنها مهارت بیشتری در امر ساختمانی داشتند انتخاب شدند و از آنها یکی رومی بود. معلوم نیست گفته فردوسی از رومی بودن این معمار چیست. آیا میخواهد بگوید واقعاً اهل روم بود یا این که قصدش این است که از مغرب ایران، مثلاً از شام یا آسیای صغیر بود. به هرحال آن معمار رومی مشغول کار ساختمان پیها و دیوار این طاق یا ایوان بزرگ میشود.
فردوسی میگوید در برابر ایوان تیسفون پرده بسیار مجللی آویزان کرده بودند که جواهرنشان بود و عسکریان عرب آن را قطعه قطعه کرده میان خود قسمت کردند. باز همان فردوسی چنین نقل میکند که در روز بارعام قبلاً شاهنشاه روی تخت طلای خود جلوس میکرد و چون تاجی که باید برسر بگذارد بسیار سنگین بود آن را به زنجیری از طلا در بالای سر شاهنشاه از بالای طاق طوری آویزان میکردند که در بالای سر وی قرار گیرد. همین کارها را در همین اواخر برای پادشاهان قاجاریه انجام میدادند و این نشانه این است که این عادات و رسوم از دهان به دهان تا دورههای جدید ادامه یافتهاست.
سپس اعیان و طبقات مختلف مملکت در بیرون پرده صف میکشیدند و (بنابر گفته جاحظ) با انجام مراسمی پرده را کنار میزدند و شاهنشاه ایران با شکوه و جلال مخصوصی روی تخت خود پدیدار میگشت و به طبقات مختلف بار میداد.
به هرحال بنابر نظر فردوسی، آن معمار رومی دیوارهای کاخ را تا پایه طاق بالا برد و از پادشاه خواهش کرد زنجیری از طلا آوردند و دیوار را در حضور جمع اندازه گرفتند، سپس آن را در جعبهای قرار دادند و آن جعبه را با مهروموم بستند و در خزانه شاه قرار دادند. فردای آن روز معمار رومی ناپدید گشت و سه سال غیبت او طول کشید و تمام جستوجوها و تهدیدها یا وعدههای پادشاه نتیجهای نبخشید. بعد از سه سال معمار رومی پدیدار شد و از شاه خواست زنجیر طلا را بیاورند، و دیوار را اندازه گرفت و معلوم شد که دیوار مقداری نشست کرده. این امر طبیعی بود، چون اکنون ما در عکس فوق میبینیم که پایههای دیوار بسیار قطورند و طبعاً معمار نمیتوانست با عجله روی آن طاق به آن بزرگی را قرار دهد.
«خسرو پرویز برای ساختن ایوان مداین سه هزار مرد را که در کار خشت و گچ استاد بودند، از روم، هند، چین و دیگر سرزمینها فراخواند و از میان آنها صد نفر را از اهواز و ایران و رومیان برگزید؛ سپس از بین آنها سی تن و از میان آنها دو رومی و یک پارسی را گزین کرد و از بین آنها، خسرو مهندسی رومی را برگزید که ایوان را بسازد. خسرو از مهندس برگزیده اش خواست جایگاهی برای او بسازد که تا دویست سال فرزندان و پیوستگان شاه در آن زندگی کنند و بنا ویران نگردد؛ پس مهندس نخست دیوار را با سنگ و گچ ساخت؛ سپس خواست تا رسنهای نازک و ابریشمی بتابند و از بالای دیوار تا روی زمین را اندازه گرفت. وی آنها را مهر کرد و همراه فرستاده ای به سوی خزانه دار شاه فرستاد؛ پس نزد خسرو رفت که دیوار را بنا نهادم و سه سال زمان خواست تا نشست دیوار تمام شود، سپس کار را از سر گیرد؛ اما خسرو پنداشت به سبب دستمزد میخواهد کار را فرو گذارد؛ بنابراین فرمود تا سی هزار درم بدو دادند تا کار با شتاب بیشتری پایان پذیرد. مهندس میدانست که اگر شتاب کند، دیوار فرو میریزد و چنانچه بماند، خسرو بر او خشم میگیرد، از آنجا گریخت. خسرو چون این را شنید برآشفت و همه رومیان را به زندان افکند و گچ و سنگ و خشت فراوان فراهم آورد، اما هرکس را برای پایان کار برمیگزید، از دست او میگریخت تا اینکه دست از این کار برداشت و کسی همانند وی نیافت. در سال چهارم، مهندس رومی بازگشت. خسرو دلیل کار زشتش را پرسید و او پاسخ داد که اگر پادشاه کسی را همراه من به ایوان بفرستند، دلیل کار خود را باز میگویم. هنگامی که بلندای ایوان را اندازه گرفت، هفت رَش از آن کم شده بود و گفت اگر کار ایوان را از آن زمان آغاز میکردم، طاق فرو میریخت. چون خسرو گفته هایش را شنید، رومیان را از بند آزاد کرد و پس از هفت سال، ساخت ایوان به پایان رسید. خواسته های فراوان به مهندس رومی بخشید که طاقی چون ایوان مداین در جهان نبود. هنوز هم نشانه های برجامانده از آن از شگفتیهای معماری جهان است. مهندس رومی در ایوان، فراخور جایگاه هر کس، نشستنگاهی ساخته بود و تاج پادشاه با زنجیری بر بالای سرش آویزان بود.»
«کس اندر جهان خم (:طاق) چونان ندید
نه از نامور کاردانان شنید
یکی حلقه ای بد ز زر ریخته
ازآن چرخ کار اندر آویخته
فروهشته زو سرخ زنجیر زر
به هر مهره ای درنشانده گهر
چو رفتی شهنشاه بر تخت عاج
بیاویختندی به زنجیر تاج
به نوروز چون برنشستی به تخت
به نزدیک او موبد نیکبخت
فروتر ز موبد مهان را بُدی
بزرگان و روزیدهان را بُدی
به زیر مهان جای بازاریان
بیاراستندی همه کاریان (:جنگجویان)
فرومایه تر جای درویش بود
کجا خوردش از کوشش خویش بود»
درخواست کمک عراق از ایران برای ترمیم طاق کسری
رییس هیات مدیره سازمان میراث فرهنگی عراق با اشاره به نابودی طاق کسری، از ایران و کشورهای دیگر برای کمک به بازسازی و نگهداری آن، کمک خواست.
نجات طاق کسری بهوسیلهی ایران با کمک یونسکو
ایران در اجلاس آیندهی کمیتهی بینالمللی هماهنگی و نجاتبخشی میراث فرهنگی عراق، آمادگی خود را برای انجام فعالیتهای کارشناسی، مرمت و نجاتبخشی طاق کسری اعلام میکند.
به گزارش میراث خبر، اجلاس آیندهی کمیتهی بینالمللی هماهنگی و نجاتبخشی میراث فرهنگی عراق روزهای چهارم و پنجم خرداد ماه در پاریس به منظور نجاتبخشی طاق کسری، بلندترین طاق خشتی جهان، برگزارمی شود. طاق کسری بزرگترین طاق خشتی جهان است که در دوران ساسانی و در تیسفون پایتخت ایران ساخته شده و یک اثر ایرانی محسوب میشود که در جهان از شهرت بسیار زیادی برخوردار است.مسئول امور بینالملل سازمان میراث فرهنگی کشور در مورد اعلام آمادگی ایران در انجام فعالیتهای کارشناسی و نجاتبخشی در طاق کسری گفت: طاق کسرا یکی از منحصربهفردترین شاهکاارهای جهانی محسوب میشود که باقیماندهای از میراث جاودانه کشور ایران است و به همین دلیل مقامات و کارشناسان سازمان میراث فرهنگی این آمادگی را دارند که در نجاتبخشی این اثر جهانی زیر نظر یونسکو و با همکاری جهانی اقداماتی را انجام دهند.
وطن دوست که خود عضو کمیتهی بینالمللی هماهنگی میراث فرهنگی عراق است، گفت:
کشور عراق جزو غنیترین کشورهای جهان از لحاظ دارا بودن آثار تاریخی است. بسیاری از این آثار در جریان جنگ یک ساله گذشته آسیب دیدهاند که از آن جمله میتوان به موزهی بغداد تاق کسری و آثار شاخص دیگر اشاره کرد. اما ایران به دلیل مشترکات بسیار زیاد فرهنگی که با عراق دارد، حاضر است در نجاتبخشی این آثار جهانی تحت نظر یونسکو به این کشور کمک کند.پیش از این محمد حسن محبعلی معاون حفظ و احیا سازمان میراث فرهنگی کشور اعلام کرده بود: در صورت مهیا شدن شرایط سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی ایران حاضر هستند برای مشخص شدن وضعیت تاق کسری و مرمتهای احتمالی و ضروری این اثر جهانی و ایرانی به عراق سفر کنند. خبرگزاری فرانسه روز یکشنبه ۱۷ فروردین طی خبری اعلام کرد که بنای تاق کسری بلندترین طاق خشتی جهان در تیسفون عراق در معرض تخریب قرار دارد و شکافهای نگران کنندهای در آن ایجاد شدهاست.
وادی خردب، متولی طاق کسری درباره وضعیت کنونی این طاق گفتهاست: "طاق کسری در گذشته بازدید کنندگان زیادی داشتهاست اما اکنون در هفته تنها حدود ۱۰۰ نفر از آن دیدار میکنند. بازدید کنندگان امروزی طاق اغلب سربازان، زائران ایرانی و مسافران هندی هستند". به اعتقاد خردب، ترکهای طاق نسبت به گذشته افزایش یافته و هم اکنون خطر فروپاشی طاق را تهدید میکند. هم اکنون باستان شناسان توصیه کردهاند که بازدید کنندگان طاق در زیر آن نایستند. طاق کسری در قرن دوم پس از میلاد در زمان ساسانیان به دستور مهرداد شاه در تیسفون و در منطقه ساحلی شرق رودخانه دجله ساخته شد و زمانی از معروفترین مراکز گردشگری جهان محسوب میشد. این طاق ۳۷ متر ارتفاع، ۴۸ متر عمق و ۵۰/۲۵ متر عرض دارد. طاق کسری در ۳۰ کیلومتری جنوب بغداد جای گرفتهاست. مهرداد شاه این کاخ را در محل یک شهر قدیمی به نام اوپیس بنا کردهاست.
نگارخانه
-
تاق کسری در جنگ عراق
-
تصویر نقاشی شده در سال ۱۸۲۴ از تاق کسری اثر سروان هارت
-
بازماندهٔ تاق کسری در تیسفون سال ۱۹۳۲ (میلادی)