مهدی ویسی پور
نگارنده در مقاله پیش رو میزان توسعهیافتگی استان خوزستان را مورد واکاوی قرار میدهد. توسعهیافتگی جزء مفاهیمی است که از اواخر قرن نوزدهم در غرب وارد ادبیات سیاسی و اقتصادی شد.
و بهعنوان یک هژمونی بر محافل آکادمیک در اوایل قرن بیستم سایه انداخت. این واژه که در این دوران با کلمه رشد اقتصادی پیوند وثیقی پیدا کرد، بهعبارتدیگر کشورهایی که رشد اقتصادی، و تولید ناخالص داخلی بیشتری داشتند.
توسعهیافتهتر تلقی میشدند اما بعد از شکست سیاستهای اقتصادی کندی در اواخر دهه شصت میلادی و فجایع به وجود آمده از این سیاستها در دهه 70، ضرورت بازتعریف توسعه بهمنظور اصلاح این گفتمان دوچندان شد .مطالعات گابریل آلموند و همکارانش در انجمن جامعهشناسی آمریکا توسعه همهجانبه در حوزه سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی را در کنار رشد اقتصادی لازمه توسعه دانست.
البته بعد از کنفرانس زمین در ریودوژانیرو کارشناسان در جهت حفاظت از محیطزیست از آثار سوء رشد اقتصادی و همچنین جلوگیری از استفاده بیرویه از منابع طبیعی بهمنظور استفاده نسلهای آینده مفهوم توسعه پایدار در ادبیات جهانی فراگیر شد.
در این نوشته به بررسی میزان توسعهیافتگی در حوزههای اقتصادی،موانع توسعه اقتصاد و راههای اصلاح توسعه اقتصادی در استان خوزستان خواهیم پرداخت . امید آن است که در مقالات آینده دیگر توسعه انسانی و سیاسی مورد ارزیابی قرار گیرد .