طرح مارشال - جنگ جهانی دوم
در عین حال این طرح یک برنامه ریزی بلند مدت برای خلق یک بازار توانمند برای خرید محصولات آمریکایی بود که عملاً از تسلط کمونیسم در اروپا جلوگیری میکرد.[۳] در مقابل این طرح در اروپای غربی اتحاد جماهیر شوروی که عملاً مانع بهرهمندی بلوک شرق از این کمکها شده بود دست به ابتکار عمل زد و در سال ۱۹۴۷ سازمانی بینالمللی را تحت عنوان کمکان با هدف مبارزه با طرح مارشال تشکیل داد.[۴]
پایان جنگ
آغاز شکستهای متوالی آلمان نازی در جبههها منجر به پیش گرفتن سیاست جنگ تام و در خدمت گرفتن تمام امکانات کشور برای جنگ شد.به این ترتیب بسیاری از شهرها و صنایع آلمان بر اثر بمباران یکسر ویران شدند و در نهایت این کشور در ۹ مه ۱۹۴۵ تسلیم شد.[۵] اوضاع دیگر کشورهای اروپایی نیز بهتر از این نبود شهرها، صنایع و کارخانجات لهستان، ایتالیا، انگلستان، نروژ، فرانسه و بسیاری دیگر از کشورها متحمل خسارات و خرابیهای فراوان شده بود.[۶][۷] در واقع وضع تاریک اقتصادی و از هم گسیختگی اجتماعی جوامع اروپایی به همراه خطر قریبالوقوع همه گیری کمونیسم در قاره سبز، انگیزههای کافی را در اختیار ایالات متحده برای کمک به بازسازی اروپا قرار میداد.جرج کنان دیپلمات بلندپایه آمریکایی در مورد شرایط پس از جنگ و طرح جرج مارشال وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده اینطور اظهار نظر میکند:
اروپا در وضعیت آشفتهای قرار داشت.کسی میبایست کاری میکرد. اگر او (مارشال) ابتکار عمل را به دست نمیگرفت، کس دیگری این کار را میکرد.[۸]
ایده طرح
شرایط فیزیکی حاکم بر قاره اروپا، شکست دکترین ترومن و دشواری به توافق رسیدن با شوروی بر سر آینده آلمان، منجر به تشکیل این پروژه آمریکایی در بهار ۱۹۴۷ شد، جرج مارشال و گروه سیاست خارجی کاخ سفید بر آن شدند تا دنیای پسا جنگی بسازند که پاسخگوی تقاضای شهروندان عادی برای سهمی از فواید فردگرایی باشد. آنها معتقد بودند که در همه جای دنیا، انسان مرفه، یا دست کم امیدوار به زندگی در رفاه، به سوی تمامیت خواهی جذب نمیشود و امکان ظهور مجدد فاشیسم و ناسیونالیسم افراطی را از میان میبرد.در واقع هدف اصلی ایالات متحده القای امید از دست رفته به مردمان اروپا بود، تا از نفوذ کمونیسم جلوگیری کند، تفاوت عمده این طرح با برنامههای مشابه بازسازی این بود که نقش رهبری در فعالیتهای بازسازی را به اروپائیان واگذار کرد، تا جایی که اهداف برنامه مطابق نظر سنجیها و تحقیقات از پیاده سازی الگوی سرمایه داری لیبرال آمریکایی به تولد دولتهای رفاه غیر کمونیستی انجامید.[۹]