دزفول ؛ شهری از سپیده دم تاریخ (بخش ششم شهر گندی شاپور)
دیگر از رویدادهای مهم تاریخی در این شهر قیام انوشکزاد فرزند خسرو انوشیروان را بر ضد پدر میتوان نام برد. انوشکزاد که در دامان مادری مسیحی پرورش یافته بود با تکیه به نیروی مسیحیان و گروهی از سپاهیان و بازرگانان قیام پردامنهای را آغاز کرد اما سرانجام مغلوب شد و قیام بشدت سرکوب گردید. در این شهر ضرابخانهٔ بزرگی قرار داشت و اکثر سکههای یزدگرد سوم در این شهر و ناحیهٔ سیستان ضرب گردیدهاند. دروازههای شهر در حدود سال هیجدهم هجری بوساطت یکی از ایرانیان تازه مسلمان بر روی اعراب گشوده شد و شهر از ویرانی و انهدام نجات یافت، بدین ترتیب تا اوایل دوران خلفای عباسی این شهر به حیات اجتماعی خود ادامه داد. گندی شاپور در قرون سوم و چهارم هجری که بر اهمیتبغداد افزوده شد، بتدریج موقعیت خود را از دست داده، به ویرانی گرائید از این شهر بزرگ ساسانی فعلاً هیچ آثاری بر جای نمانده و بزحمت بقایای مختصری از خرابههای آن در نزدیکی رود کارون میتوان مشاهده کرد.
موقعیت
ویرانههای جندی شاپور در خوزستان واقع در شرق شوش، جنوب شرقی دزفول و شمال غربی شوشتر جای دهکده شاه آباد کنونی بوده است.
نامگذاری
- نام جندیشاپور در اصل «وهاندوشاهپوهر» بوده است؛ یعنی بِه از انطاکیه که این معنی را میداده که شهر شاپور بهتر از شهر انطاکیهمیباشد.چون انطاکیه شهری زیبا بوده است، شاپور اصرار داشته که شهری همانند این شهر در ایران بنا کند. به همین روی، هنگامی که در جنگ ایران و روم والریانوس و سربازان رومی به اسارت درآمدند، شاپور از آنان به واسطه تسلط شان بر معماری رومی خواست که شهری همچون انطاکیه بنا نهند.
- در کتاب «مجمع التواریخ» آمده است: «اندیو» کلمه پهلوی ساسانی است و از انطاکیه گرفته شده است. این شهر با الهام از فرهنگ باستان که هر شهر را براساس طرح یا داستانی میساختهاند، شبیه صفحه شطرنج ساخته شده است، یعنی ۸ خیابان در ۸ خیابان.
- در کتاب «اخبارالحکما» شرح افسانه مانندی در ارتباط با اسم جندی شاپور آمده که بعد از غلبه شاپور بر والریانوس و تصاحب دختر وی و دلباختن شاه به شاهزاده رومی، او شهر جندی شاپور را به هیئت قسطنطنیه ساخت و به او هدیه کرد.
- بر اساس نظر کتاب «سیر ساسانیان»، در ابتدا این محل (منظور شهر جندی شاپور) روستایی قرار داشته به نام «جندا». وقتی شاپور تصمیم به تملک این منطقه گرفت، از جندا که مالک آن منطقه بود خواست در ازای مبلغی آن زمین را واگذار کند. اما جندا این مسأله را به این شرط پذیرفت که در ساختن آن مشارکت داشته باشد. به همین خاطر، مردم شهر را شهر «جندا و شاپور» میگفتند.
طرح شهر
طرح شهر جندی شاپور تلفیقی از معماری تمدنهای دوره باستان است. این شهر بر روی اصول معماری یونانی به ویژه سبک معماری هیپوداموس بوده است. این طرح سبک ویژهای است که از سده ۵ پیش از میلاد در شهرهای روم و یونان اجرا میشده است که در شهر گندی شاپور نیز پیاده شده و آن عبارت است از طرح مستطیل شهرسازی با خیابانهای وسیع و مستقیم و چهارراههای منظم و کوچههای موازی که بناها نیز یک طبقه و گاهی دو و یا سه طبقه بودهاند. روی هم رفته شهر گندی شاپور به شکل یک مستطیل همانند شطرنج و دارای چندین خیابان طولی و چندین خیابان عرضی بوده و خیابانها یکدیگر را قطع میکردهاند، به گونهای که شهر شباهتی به یک صفحه شطرنج داشته است. به هر روی شهر گندی شاپور پس از نزدیک به ۱۰ سال که از بنایش گذشت تبدیل به یک شهر بزرگ تجاری و داد و ستد شد و افزون بر رونق و کار زیاد و تحرک در شهر، در بیرون شهر در مزارع، نیشکر و گندم و جو تولید میشد که به وسیله بازرگانان به سراسر ایران فرستاده میشد. آوازه رونق تجاری در شهر گندی شاپور به شهرهای مجاور و حتی به میان رودان و سوریه و لبنان رسید که در نتیجه کارگر و کارفرماهای بسیاری به سمت گندی شاپور رهسپار شدند.
اوج شکوفایی جندی شاپور
این منطقه در ابتدا محل جمع آوری ارتش و لشکریان خود شاپور بود و مزرعهها و باغهای زیبا با آب فراوان داشت. به دلیل محکم بودن دیواره شهر و نزدیکی به کشورهای مهم، این موضع به عنوان یک مرکز در دنیای باستان شناخته شد. با ساخت شهر و دانشگاه جندی شاپورشروع کارهای علمی جندی شاپور به اوج درجه خود میرسد. با فرمان شاپور کتابهایی از زبانهای یونانی، رومی و هندی به پهلوی ساسانی ترجمه شد. این کتابها در کتابخانه جندی شاپور نگهداری میشدند.
ضرورتاً در کنار دانشگاه جندی شاپور، بیمارستان جندی شاپور نیز ایجاد شد. جرجی زیدان، متفکر عرب، آورده است: در واقع، بیمارستان یک کلمه فارسی است که پس از عظمت و شکوه جندی شاپور به وجود آمد. پزشکان یونانی و هندی در کنار پزشکان ایرانی در جندی شاپور طبابت را آغاز کردند و بیمارستانی ساخته شد که در زمان خود بی نظیر بود.
احداث اولین دانشگاه جهان
دانشگاه گندی شاپور در عصر خود بزرگترین مرکز فرهنگی شد. دانشجویان و استادان از اکناف جهان بدان روی میآوردند. مسیحیان نسطوری در آن دانشگاه پذیرفته شدند و ترجمه سریانیهای آثار یونانی در طب وفلسفه را به ارمغان آوردندنو افلاطونیها در آنجا بذر صوفی گری کاشتند. سنت طبی هندوستان، ایران، سوریه و یونان در هم آمیخت و یک مکتب درمانی شکوفا را به وجود آورد. به فرمان انوشیروان، آثار افلاطون و ارسطو به پهلوی ترجمه شد و در دانشگاه تدریس شد.
آغاز انحطاط جندی شاپور
ابهت و بزرگی جندی شاپور تا دوران اسلامی نیز گسترش داشت و خانواده بختیشوع تا آخرین روزگار جندی شاپور یعنی فروپاشی و انحطاط این مرکز علمی به صورت خانوادگی در آن حضوری مستمر داشتند. تا زمانی که هارون به پسر بختیشوع میگوید که بیمارستانی شبیه به بیمارستان جندی شاپور در بغداد برپا کند. این زمان مقارن با شروع انحطاط جندی شاپور و اعتلای بغداد است. به مرور پزشکان و لوازم پزشکی و همه امکانات از دانشگاه و بیمارستان به بغداد منتقل میشود، به گونهای که شهرت بغداد روزبه روز اوج میگیرد و در مقابل جندی شاپور نزول میکند. یاقوت حموی میگوید: در قرن هفتم، من با خرابههای جندی شاپور برخورد کردم. در واقع، شروع زوال جندی شاپور از قرن چهارم هجری مصادف با قرن نهم میلادی است.
تسخیر جندی شاپور
در زمان فتوحات سپاه اسلام، هنگام فتح این شهر مقاومتهایی صورت میگیرد. در ابتدا شهر توسط سپاهی به فرماندهی زر بن عبدالله محاصره میشود اما نمیتوانند وارد جندی شاپور شوند. عاقبت یک اسیر ایرانی در سپاه امان نامهای را به تیر بسته و داخل شهر میاندازد، اهالی جندی شاپور برحسب این امان نامه دروازههای شهر را باز میکنند. آن اسیر ایرانی گفت: دوست نداشتم خون آنها ریخته شود، چون آنها قوم من بودند. بدینسان جندی شاپور تسلیم سپاه اسلام شد، اما دوران انحطاط این دانشگاه در دوران هارون الرشید و خلفای عباسی صورت پذیرفت.