اقتصاد دیجیتال
اقتصاد دیجیتال
Digital Economy
دنیا بهسرعت بهسمت دیجیتالی شدن در حرکت است. هیچ بعدی از زندگی بشر نیست که تحت تأثیر دنیای دیجیتال قرار نگرفته باشد و طبیعتا اقتصاد نیز از این قاعده مستثنا نیست. در جهان امروز، ما با شکلی متفاوت از اقتصاد بهنام اقتصاد دیجیتال روبهرو هستیم. اینترنت و شبکههای مجازی بهشکل حیرتآوری اقتصاد را تحت تأثیر خود قرار دادهاند؛ به گونهای که امروزه میتوان گفت هیچ کشوری نیست که بتواند بدون اینترنت اقتصاد خود را اداره کند. حتی کشورهای بسیار فقیر در آفریقا یا کشورهایی جنگ زده مانند افغانستان نیز برای انجام بسیاری از عملیات تجاری خود ملزم به استفاده از ابزار الکترونیک هستند.
اقتصاد دیجیتال چیست؟
به زبان ساده اقتصاد دیجیتال «شبکهای جهانی از اقتصاد و فعالیتهای اجتماعی است که از طریق فناوری اطلاعات مانند اینترنت، موبایل و شبکهها محقق شده است».
در اقتصاد دیجیتال دو رکن اساسی وجود دارد:
- تولید کالای دیجیتال
- تولید کالای غیردیجیتال با استفاده از فرآیندها و ابزار دیجیتال
برای درک صحیح از روندی که جهان امروز ما در حال طی کردن آن است باید مفهوم اقتصاد دیجیتال و تحول دیجیتال را درک کنیم. اقتصاد دیجیتال در واقع شامل تمام فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی که بر روی شبکههای مخابراتی توسط نرم افزارهای مختلف و با استفاده از Big Data انجام میشوند خواهد بود. اقتصاد دیجیتال از آن بهعنوان اقتصاد اینترنتی (Internet Economy)، اقتصاد مبتنیبر شبکه (Network Economy)، اقتصاد مبتنیبر وب (Web Economy)و اقتصاد جدید (New Economy) هم نام برده میشود،
در سایه فناوریهای رشد یافته و شکل گرفتهای مانندMobile computing, IoT, Big data, Cloud computing, collaboration video, که با اضافه شدن امکاناتی مانند پرینترهای سه بعدی ، سنسورهای فوق حساسی که هر روز ارزانتر از دیروز به بازار عرضه شده و در همه محصولات قابل عرضه هستند، ارزانتر و همه گیر شدن رباتهای صنعتی، بیوتکنولوژی و انرژی خورشیدی به عنوان دستاوردهای اخیر بشر، دنیا را از حالت سنتی به قرن Internet of everything وارد کردهاند. در این دنیا مردم، دادهها، اشیا، فرآِیندها که به صورت Real Time با هم متصل شدهاند در تعامل دائمی با هم و خلق فرصتهای جدید خواهند بود. مطابق برآورد شرکت CISCO چهارده هزار میلیارد دلار ارزش فرصتهایی است که در اثر تحول دیجیتال در 5 سال آینده در دنیا ایجاد خواهد شد.
شرکتهای پیشرو در اقتصاد دیجیتال امروز آنهایی هستند که با ارائه یک پلتفرم دیجیتال که امکان تعامل آنلاین تعداد زیادی تولید کننده یا ارائه دهنده خدمات را با تعداد زیادی از مشتریان و مصرف کنندهها به سادهترین شکل ممکن فراهم میکنند و از محل ارزش افزوده ایجاد شده و تسهیل ارتباط بین خریدار و فروشنده به کسب درآمد میپردازند. در این میان، این شرکتها با به خدمت گرفتن مفاهیم و ابزارهای داده کاوی و BIG DATA به کشف سلایق و ترجیحات دو طرف پرداخته و عملا میتوانند با پیشبینی دقیق روندها نبض هر بازاری را در اختیار داشته و هر چه بیشتر محصولات و خدمات اختصاصی را برای مشتریان طراحی و بازاریابی کنند.
به عنوان مثال، AIRBNB با ارائه پلتفرم ساده و قابل درک خود امکان تعامل بین افرادی که به دنبال محل اقامت در شهرهای مختلف جهان هستند را با افرادی که مایل به اجاره دادن خانههای خالی خود هستند فراهم کرده و عملا بدون مالکیت حتی یک ملک در سراسر دنیا تبدیل به بزرگترین ارائه دهنده خدمات اسکان مسافرین شده است.
شرکت UBER مثال دیگری از همین الگو است (نسخه ایرانی همین شرکت به اسنپ معروف است) که بدون در مالکیت داشتن حتی یک تاکسی به بزرگترین شرکت تاکسیرانی جهان تبدیل شده و اکنون با امضای قراردادی به ارزش ده میلیارد دلار با مرسدس برای خریدن صد هزار بنز کلاس S بدون راننده در فکر حذف راننده از چرخه کسب درآمدی خود است.
اپل به عنوان پیشروترین شرکت در تحول دیجتال که بر صدر جدول ارزشمندترین شرکتهای جهان تکیه زده است، درسی بزرگ برای همه شرکتهای عصر دیجیتال دارد.
این شرکت (با فرض اینکه از نقطه خلق آیفون داستان را بررسی کنیم) سازنده گوشی هوشمند انقلابی بود که بر مبنای اکوسیستم بسته اپل طراحی و تولیده شده بود و نیازمند این بود که اپلیکیشنهایی مناسبی را برای کاربران طراحی کند که آنها را هر چه وابسته تر به گوشیهای خود کند. اما آیا اپل خود به تنهایی قادر به تشخیص نیاز کاربران و پاسخگویی به آن بود؟ کاری که اپل کرد در واقع این بود که با ساختن یک مدل تجاری درخشان، بر مبنای یک پلتفرم دیجیتال هزاران نفر در سراسر دنیا با ریسک و هزینه خود تبدیل به اپلیکیشن نویسهای مفت و مجانی اپل شدند که در صورت شکستشان هیچ صدمهای به اپل نمیرسید اما در صورت موفقیت قبل از خود آنها این اپل بود که سود مالی و غیر مالی خود را برداشت کرده بود. در واقع با موفقیت هر اپلیکیشن، گذشته از سود مستقیم مالی که نصیب اپل میشود، عملا تقاضا برای محصول اصلی که همان آیفونهای معروف باشند هم بیش از پیش تثبیت میشود.
نگاهی گذرا به لیست سی شرکت ارزشمند جهان نشان میدهد که حدودا نیمی از این شرکتها از جنس Platform business هستند. شرکتهایی هم که مانند مانند مرسدس و بیامدبلیو محصولات فیزیکی تولید میکنند عملا با معرفی نسل اتوموبیلهای متصل Connected cars عملا پا در همین راه گذاشتهاند. مدیر عامل جنرال الکتریک هم که شرکتش به عنوان یکی از 5 برند برتر جهان مطرح است اخیرا گفته است: در دنیای امروز اگر شب را به عنوان یک شرکت صنعتی سر کرده باشید فردا صبح حتما به عنوان یک شرکت نرمافزاری از خواب بیدار خواهید شد.
یکی از شاخصهای اندازهگیری میزان توسعه اقتصاد دیجیتال که در اروپا استفاده میشود، شاخص اقتصاد دیجیتال و جامعه (DESI) است. با استفاده از این شاخص از پنج بُعد مختلف میتوان عملکرد کشورهای عضو اتحادیه اروپا را در توسعه دیجیتالی بررسی کرد؛ این ابعاد عبارتاند از:
- کیفیت و کمّیت اتصال: بهعنوان معیاری برای اندازهگیری میزان توسعه زیرساختهای فیزیکی اینترنت و کیفیت آنها.
- سرمایه انسانی: توانایی منابع انسانی کشورها را در بهرهبرداری از فرصتهای به وجود آمده ناشی از جامعه فناوری بررسی میکند.
- استفاده از اینترنت: به فعالیتهایی که افراد بهصورت آنلاین انجام میدهند اشاره دارد.
- یکپارچگی تکنولوژیهای دیجیتال: سطح دیجیتالسازی کسبوکارها و میزان استفاده از فروش آنلاین را تعیین میکند.
- خدمات عمومی دیجیتال: دیجیتال کردن خدمات عمومی ارائه شده را در قالب دولت الکترونیک اندازهگیری میکند.
کشورهای اروپایی با بررسی شاخص DESI میتوانند حوزههایی را تعیین کنند که از نظر سرمایهگذاری در اولویت قرار دارند. وجود چنین پروتکلهایی در ایران و الزام نهادهای قانونگذار و اجرایی به تبعیت از آنها برای پیشبرد اهداف اقتصادی کشور بسیار لازم و ضروری است.
اقتصاد دیجیتال و رشد اقتصادی
همانطور که گفته شد، فناوریهای دیجیتال تأثیر زیادی بر بخشهای مختلف یک اقتصاد مانند بخش سلامت، آموزش و خدمات دولتی دارند. میزان رشد اقتصاد دیجیتال هرساله حدود ۱۰ درصد بوده که این مقدار از رشد سالیانه اقتصاد کل دنیا بیشتر است. در بازارهای نوظهور، اقتصاد مبتنی بر اینترنت هرساله بین ۱۲ الی ۲۵ درصد رشد میکند که این امر تأثیرات زیادی بر اوضاع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد.
در سال ۲۰۱۶ سهم اقتصاد دیجیتال از اقتصاد کل کشور چین به ۴/۳ تریلیون دلار رسیده که این مقدار تقریبا ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور است. همچنین در ایالات متحده میزان سرمایه ایجاد شده توسط اقتصاد دیجیتال در سال ۲۰۱۶ به میزان ۲/۱ تریلیون دلار بوده که ۵/۶ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را به خود اختصاص داده است. این امر از اهمیت روزافزون اقتصاد دیجیتال در جهان حکایت دارد.
دیجیتالسازی در کشورهای توسعهیافته تأثیر بسزایی بر رشد اقتصادی داشته و سبب ارتقای بهرهوری آنها میشود
در دهههای اخیر دیجیتالسازی بهعنوان یک عامل مهم اقتصادی در نظر گرفته میشود که به رشد اقتصادی شتاب میبخشد و ایجاد مشاغل جدید را تسهیل میکند. باتوجه به اینکه محیط فعلی اقتصاد جهانی بسیار ناپایدار است، سیاستگذاران میتوانند با یاری فناوریهای دیجیتال رشد اقتصادی و بازار نیروی کار را بهبود ببخشند. اقتصادهای توسعهیافته از بالاترین رشد اقتصادی برخوردار هستند و نسبت به اقتصادهای نوظهور تمایل زیادی به ایجاد مشاغل در این حوزه ندارند. در مقابل، تأثیر دیجیتالسازی بر اقتصادهای نوظهور بهگونهای بوده است که عمده تلاششان در زمینهی ایجاد مشاغل جدید در حوزه دیجیتال انجام میشود.
یکی از مهمترین دلایل تمایز تأثیر فناوریهای دیجیتال در کشورهای مختلف، تفاوت ساختار اقتصادی اقتصادهای توسعهیافته و نوظهور است. دیجیتالسازی در کشورهای توسعهیافته تأثیر بسزایی بر رشد اقتصادی داشته، سبب ارتقای بهرهوری آنها شده و موجب میشود که مشاغل با مهارتهای پایین و ارزشافزوده کم در این کشورها حذف و به بازارهای نوظهور با نیروی کار ارزانتر منتقل شوند. در مقابل، اقتصادهای نوظهور مبتنی بر صادرات هستند و توسط بخشهای تجاری اداره میشوند؛ آنها غالباً تمایل دارند تا از منافع حاصل از دیجیتالسازی در بازار نیروی کار بهره گیرند. سیاستگذاران میتوانند با طی سه مرحله آثار ناشی از دیجیتالسازی را کنترل کنند. اول باید برای بخشهایی که تمایل به حداکثر کردن دیجیتالسازی در آنها دارند، طرحهایی دیجیتالی تدوین کنند. دوم باید ظرفیتهای لازم را تهیه و افراد را به اجرای این طرحها تشویق نمایند. سوم برای ایجاد یک اکوسیستم جامع از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و برای جذب و بهرهبرداری از خدمات دیجیتال، باید با صنایع، مصرفکنندگان و نهادهای دولتی ارتباط قوی برقرار کنند.
اقتصاد دیجیتال و ایجاد شغل
در گذشته اقتصادها از تغییرات فناورانه منافع بسیاری به دست میآوردند، اما کسب این منافع سالهای زیادی به طول میانجامید. امروزه تأثیرات فناورانه سرعت پیشرفت جوامع را دو چندان کرده است. نفوذ اینترنت، تلفنهای همراه و دسترسی به داده و اطلاعات با سرعت بسیار زیادی در حال رشد هستند. تغییرات سریع فناورانه و جریان اطلاعات، در بازار نیروی کار تغییرات قابل توجهی را به وجود آوردهاند و آیندهی مشاغل را تغییر دادهاند. درحالیکه این تحولات رشد اقتصادی، مشاغل و مهارتهای جدیدی را بههمراه دارند، از سوی دیگر ممکن است به اتوماتیک کردن وظایف معمولی منجر شده و موجب حذف برخی از افراد در جریان کار شوند. با این حال توانایی استفاده از فرصتهای به وجود آمده و عبور از موانع بالقوه بهطور کامل به دست نیامده و بسیاری از افراد جوامع ممکن است بهعلت ناآگاهی از این تحولات و نبود امکانات لازم برای سازگاری با آنها، آسیبهای جبرانناپذیری را متحمل شوند. برخلاف تغییرات فناورانه گذشته که فقط کارکنان کممهارت را تحت تأثیر قرار میدادند، امروزه سرعت بالای تغییرات کل نیروی کار جهان را در هر سطح از مهارت متأثر کردهاند. بنا بر مطالعات انجام شده توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در ۲۱ کشور توسعهیافته دنیا، ۹ درصد از مشاغل قابلیت انجام بهصورت خودکار را دارند که این مقدار در سایر کشورها بین ۶ تا ۱۲ درصد متغیر است. همچنین کارکنان با سطح تحصیلات پایین با احتمال بیشتری نسبت به دیگر کارکنان در معرض خطر جایگزینی با فناوریهای جدید هستند، درحالیکه ۴۰ درصد از کارکنان با مدرک آموزش متوسطه و کمتر از ۵ درصد کارکنان با تحصیلات عالی نیز با چنین خطری مواجه هستند. طی مطالعاتی که در سال ۲۰۱۰ در آمریکا انجام شده است، یک فرد با درآمد ساعتی ۲۰ دلار به احتمال ۸۳ درصد شغل خود را از دست خواهد داد، حتی افرادی با درآمد ساعتی ۴۰ دلار نیز به احتمال ۳۱ درصد شغل خود را به یک ماشین واگذار خواهند کرد.
عمده مشکلاتی که برای پیادهسازی اقتصاد دیجیتال در کشور با آنها مواجه هستیم عبارتاند از:
- زیرساختهای ضعیف برای افزایش ظرفیت تولید
- منابع مالی محدود
- کم بودن میزان نوآوری در سازمانها
- نداشتن دانش فناورانه کافی
- نبود افراد با مهارتهای لازم و فقدان آموزش مناسب
- ناتوانی در جذب استعدادهای هوشمندانه فناوری
- نبود قوانین مشخص در حیطه مالکیت معنوی
- عدم اطمینان کسبوکارها به سیستم اجرایی و نبود سازوکار مدون
- نبود بستر مناسب اینترنتی در کشور
- (در جدیدترین مورد) نبود اطمینان از قطع دائمی اینترنت
یکی از الزامات مهم برای توسعه اقتصاد دیجیتال، تعامل با دنیا است؛ برای این کار لازم است دولت و نهادهای مربوطه تمام تلاش خود را بهمنظور افزایش تعامل یادشده انجام دهند. امضای پیماننامههای دوطرفه با کشورهای مختلف، امضای پیماننامههای همکاری مشترک، افزایش تعامل تکنولوژیکی و اهمیت دادن به قشر متخصص در کشور، ایجاد بستر مناسب برای سرمایهگذاری عموم مردم در شرکتهای فناوریمحور، افزایش بستر برای استفاده امن، آسان و مطمئن از امکانات دیجیتالی و... از جمله کارهایی است که دولت باید برای پیشبرد اهداف کشور در راستای بهبود وضعیت اقتصاد دیجیتال در کشور انجام دهد.
بازارهای دیجیتال
یکی از مؤلفههای اقتصاد دیجیتالی بازارهای الکترونیکی است. بازار، شبکهای از تعاملات و ارتباطاتی است که در آنجا اطلاعات، کالاها یا خدمات و پرداختها مبادله میشوند. بازار الکترونیکی فضایی تحت وب است که:
· همه تراکنشهای مورد نیاز را به صورت الکترونیکی پاسخگوست.
· مکانی است که در آن خریداران و فروشندگان به صورت الکترونیکی با یکدیگر ملاقات میکنند.این مکان ابعاد جغرافیایی ندارد و در واقع فضایی تحت وب است.
· فروشندگان و خریداران در این فضا مذاکره میکنند، قیمت پیشنهاد میدهند و با یکدیگر توافق میکنند. سپس سفارش داده میشود و معامله عملی میگردد.
کسب و کار دیجیتال (E- Business)
کسب و کار الکترونیک با تجارت الکترونیک یکی نیست و تجارت الکترونیک تنها یک جنبه از کسب و کار الکترونیک است. یک شرکت مشاورهای ممکن است یک کسب و کار الکترونیک باشد اما یقیناً تجارت الکترونیک نیست.
کسب و کار الکترونیکی، به معنی اجرای کسب و کار با استفاده از ارتباطات راه دور است. برای مثال، فرایند ثبت و صدور مجوز مبتنیبر اینترنت دانشجویان یا اداره یک دادگاه الکترونیکی، از جمله مورادی هستند که در مقوله کسب و کار الکترونیکی قرار میگیرند و در حوزه تجارت الکترونیکی قلمداد نمیشوند. بنابراین، کسب و کار الکترونیکی از معنای وسیعتری نسبت به تجارب الکترونیک برخوردار است که نهتنها شامل خرید و فروش است، بلکه ارائه خدمات به مشتریان، همکاری با شرکای بنگاه و اجرای معاملات در یک سازمان را نیز دربر میگیرد. گاهی کسب و کار الکترونیکی که مفهوم وسیعتری نسبت به تجارت الکترونیکی دارد، با فرمول زیر بیان میشود:
EB=EC+BI+CRM+SCM+ERP
در این فرمول داریم:
EB: کسب و کار الکترونیکی؛
EC: تجارت الکترونیکی؛
BI: هوشمندی شرکتها؛
CRM: مدیریت ارتباط با مشتری؛
SCM: مدیریت زنجیره تأمین؛
ERP: برنامهریزی منابع بنگاه.
بنابراین تجارت الکترونیکی، یکی از مؤلفههای کسب و کار الکترونیکی است که بر خرید و فروش تأکید دارد.
تجارت الکترونیک(E-Commerce)
تجارت الکترونیکی عبارت از فرایند خرید، فروش یا تبادل محصولات، خدمات و اطلاعات از طریق شبکههای رایانهای و اینترنت است.
از اواخر دهه 1970 تجارت الکترونیک مورد توجه قرار گرفت، ابتدا "EFT"(انتقال الکترونیکی سرمایه)، بیشتر در سازمانهای بزرگ و انستیتوهای مالی مطرح شد. سپسEDI(مبادله با الکترونیکی داده) مطرح شد که کاربردهای غیرمالی را هم شامل میشد. بالاخره در دهه 1990، با افزایش نرخ کاربردی اینترنت، تجارت الکترونیکی به معنی فعلی ارائه گردید.
انواع تجارت الکترونیکی
تجارت الکترونیکی بسته به آنکه مبتنیبر شبکههای ارتباطی عمومی (مانند اینترنت)باشد یا مبتنیبر شبکههای ارتباطی خصوصی (مانند اینترانت)، به دو دسته تقسیم میشود.
همچنین تجارت الکترونیکی از حیث تراکنشها (Transactions) نیز به انواعی تقسیم میشود که برخی از آنها عبارتاند از:
الف) ارتباط بنگاه و بنگاه (B2B) ؛الگویی از تجارت الکترونیکی که طرفین معامله شرکتها یا بنگاهها هستند.
ب) ارتباط بنگاه و مصرفکننده (B2C) ؛الگویی از تجارت الکترونیکی که بسیار متداول است و ارتباط تجاری مستقیماً بین شرکتها و مشتریان یا مصرفکنندگان برقرار میشود.
ج) ارتباط مصرفکنندگان و شرکتها (C2B) ؛ در این حالت، اشخاص حقیقی به کمک اینترنت فرآوردهها یا خدمات خود را به شرکتها میفروشند.
د) ارتباط مصرفکننده با مصرفکننده (C2C) ؛در این حالت ارتباط خرید و فروش بین مصرفکنندگان است. مزایدهها و مناقصههای کالا از طریق اینترنت در این مقوله میگنجد.
هـ) ارتباط بین بنگاهها و سازمانهای دولتی (B2A) ؛شامل کلیه تعاملات تجاری بین شرکتها و سازمانهای دولتی است. پرداخت مالیاتها و عوارض از این قبیل تعاملات محسوب میشود. این حالت، ارتباط بنگاهها و دولت (B2G) نیز نامیده میشود.
و) ارتباط بین دولت و شهروندان (G2C) ؛الگویی از تجارت الکترونیکی است که در آن ارتباط بین دولت و آحاد مردم که شامل بنگاههای اقتصادی، مؤسسات دولتی و کلیه شهروندان است با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برقرار میشود. این الگو یکی از مؤلفههای دولت الکترونیکی (E- Government) نیز به شمار میرود.
ز) ارتباط بین بنگاهها و کارمندان (B2E) ؛در این الگو یک سازمان خدمات، محصولات یا اطلاعات مورد نیاز را به کارکنان خود تحویل میدهد.
ح) فعالیتهای تجاری سیار (MC) ؛تعاملات تجاری که در یک محیط بیسیم به صورت سیار انجام میپذیرد.
ط) تجارت الکترونیک دورنسازمانی؛ شامل کلیه فعالیتهای درونسازمانی در رابطه با مبادله کالا، خدمات یا اطلاعات بین واحدها و کارکنان گوناگون یک سازمان است.
ی) ارتباط بین دولتها (G2G) ؛ارتباط تجاری بین دولتها در زمینههایی مانند صادرات و واردات (و یا بین سازمانهای دولتی).
ک) تجارت مشترک (CC) ؛ الگویی از تجارت الکترونیک که در آن افراد یا گروهها به صورت بر خط با یکدیگر همکاری دارند.
لازم به ذکر است که انواع فوق کاملاً مستقل از یکدیگر نیستند و طبق تعریف، برخی از آنها که تأکید بر خرید و فروش ندارند، در قالب کسب و کار الکترونیکی میگنجد. علاوه بر این، سهم تجارت الکترونیک از طریقB2C وB2B بیش از حالات دیگر گزارش شده است.
مراحل بهرهبرداری از تجارت الکترونیکی
الگوی ساده ایجاد الکترونیکی از نوعB2C به شرح زیر است:
الف) ایجاد فروشگاه الکترونیکی با تواناییهای مورد نیاز (یک وبسایت با آدرس مشخص و به صورت مشتریپسند)؛
ب) انجام تبلیغات، مثلاً با بهرهگیری از موتورهای جستجو یا غیره؛
ج) سفارش خرید به صورت الکترونیکی با استفاده از سبد مجازی، ارسال نامه به روش پست الکترونیکی یا تکمیل و ارسال فرمهای الکترونیکی؛
د) پرداخت (توسط کارت اعتباری یا بدون استفاده از کارت اعتباری)؛
هـ) تحویل کالا یا خدمات (به صورت فیزیکی و یا برای محصولات دیجیتال به وسیله اینترنت)؛
و) خدمات پس از فروش.
پرداخت الکترونیکی(E-Payment)
در سیستمهای تجارت الکترونیکی، روش پرداخت نسبت به روشهای مرسوم، مانند پول نقد و چک متحول میشود. پرداخت الکترونیکی، به معنی پرداخت از سوی یک شخص به شخص دیگر، از طریق شبکههای رایانهای و بدون مواجهه مستقیم طرفین است.
روشهای متفاوتی برای پرداخت الکترونیکی وجود دارند که مهمترین آنها عبارتاند از:
1. استفاده ازکارتهای الکترونیکی؛ این روش برای تجارت الکترونیکی در مدلهایB2C وB2B مناسب است و حالات زیر را دربر دارد:
الف) کارت اعتباری(Credit Card) : صاحبان اینگونه کارتها بدون آنکه مبلغی در حساب خود داشته باشند، اجازه دارند تا سقف معینی از اعتبار را خرید کنند. پس از خرید لازم است آن مبلغ را به بانک مربوطه بپردازند.
ب) شارژ کارت(Charge Card) : مانند کارتهای اعتباری هستند، با این تفاوت که دارنده آنها باید حداکثر در مدت زمان 30 تا 45 روز مبالغ بدهی خود را بپردازد. این کارتها از هزینه ثابت سالیانه نیز برخورداند.
ج) کارت بدهی(Debit Card) : این نوع کارتها حالت اعتباری ندارند و هزینه اقلام خرید شده مستقیماً از حساب جاری شخص برداشت میشود. کارتهای تلفن و عابربانک (ATM) از این نوع هستند.
د)کارت خرید(Purchase Card) : این روش برای تجارت الکترونیکی از نوعB2B مناسب است. کارتهای خرید، نوعی کارتهای پرداخت با کاربرد ویژه برای خرید خدمات، تعمیرات و نگهداری هستند.
کارتهای الکترونیکی پیشگفته میتوانند به صورت کارتهای هوشمند (Smart Card) عمل کنند. کارت هوشمند، کارتی پلاستیکی است که روی آن و یا در بین لایههای کارت تراشهای الکترونیکی قرار داردو قابلیت ذخیرهسازی بسیاری از اطلاعات و دادههای مهم را فراهم میآورد.
2. پول الکترونیکی (Digicash/ E-Cash)؛ زمانی که پرداختهای مورد نظر خرد باشند (مثلاً زیر 10 دلار)، یعنی اقلامی با ارزشهای کم خریداری شوند، استفاده از کارت اعتباری چندان مطلوب نیست. به این دلیل از پول الکترونیکی استفاده میشود. در این روش خریدار مبلغی را به صورت پول الکترونیکی تهیه میکند. برای مثال، خریدار با مراجعه به مراکز مربوطه، سکههای الکترونیکی 5 سنتی (که معادل رشته کاراکترهای چند بایتی است) را میخرد و در کیف الکترونیکی خود ذخیره میسازد تا در موقع لزوم از آنها استفاده کند.
3. روش پرداخت شخص به شخص (P2P) ؛این روش، انتقال وجه به صورت مستقیم بین دو نفر را از طریق خدمات ویژه فراهم میکند.
4. چکهای الکترونیکی (E-Checking)؛گونه الکترونیکیچک کاغذی با سرعت بالاتر و هزینه کمتر است که بیشتر در مدلB2C به کار میرود.
مزایای تجارت الکترونیکی
برخی از مزایای تجارت الکترونیکی عبارتاند از:
· گسترش بازارهای محلی به بازارهای ملی و بینالمللی؛
· دسترسی سریع به اطلاعات دقیق تجاری و حذف تلفات زمانی؛
· کاهش هزینههای تبلیغات؛
· ارتقای رفاه عمومی مردم؛
· افزایش رقابت و ارتقای کیفیت محصولات و خدمات؛
· افزایش سرمایهگذرای و درآمد؛
· کاهش هزینههای تولید، پردازش، توزیع، ذخیرهسازی و بازیابی اطلاعات؛
· ایجاد فرصتهای شغلی جدید؛
· امکان خرید محصولات و خدمات از سراسر جهان و در مدت زمان محدود؛
· گسترش فضای انتخاب برای مشتریان؛
· افزایش سرعت تحویل محصولات و خدمات، بهویژه فرآوردههای دیجیتالی و بهبود زنجیره عرضه؛
· امکان شرکت در حراجهای مجازی (مبتنیبر شبکههای رایانهای)؛
· امکان ارتباط مشتریان در فضای الکترونیک و تبادل ایده و انتقال تجربیات تجاری؛
· کاهش هزینههای رفتوآمد شهری و مسافرت برای خرید و در نتیجه کم شدن ترافیک و آلودگی محیطی؛
· بهینهسازی ارتباط خریداران و فروشندگان از طریق حذف واسطهها.
- ۹۹/۰۴/۱۷