خیابون ، شور و تلاش زندگی

پایگاه اطلاعات علمی ، فرهنگی ، تجاری

خیابون ، شور و تلاش زندگی

پایگاه اطلاعات علمی ، فرهنگی ، تجاری

خیابون ، شور و تلاش زندگی

ضمن خوش آمدگویی به دوستان و میهمانان گرامی به اطلاع می رساند در این سایت اطلاعات بروز علمی ، تجاری ، فرهنگی و هنری در زمینه های مختلف عرضه گردیده و گفتمان های مربوطه در این مکان پیگیری و به بحث گذاشته می شود.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
نویسندگان
پیوندهای روزانه
آخرین نظرات

فوتبال جنگ مغزهاست نه زبان‌ها

Adminstartor | پنجشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۱۰ ب.ظ
تاریخ انتشار:۰۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۸:۲۵-30 July 2015
به گزارش خبرآنلاین؛ سرمربی در کنار خود تیم پزشکی دارد، گروه فیزیوتراپی، متخصصان تغذیه، روانشناس و... همه و همه ساعت‌ها و روزها تلاش می‌کنند تا آخر هفته فوتبالی که در زمین نمایش داده می‌شود، فوتبالی زیبا باشد. فوتبالی با سرعت بالا، رد و بدل شدن پاس‌های متعدد، خلق حملات پرتعداد روی دروازه حریف و...
فوتبال جنگ مغز‌هاست. مربی تمرین‌دهنده، مسابقه که تمام می‌شود فیلم بازی حریف بعدی را می‌بیند. براساس نقاط ضعف و قوت حریف، قلم در دست می‌گیرد و طراحی تمرین می‌کند. سرمربی مهره‌چینی و بازیخوانی خود را در بازی قبلی مرور می‌کند. به موازات تیم پزشکی آمادگی جسمانی بازیکنان را زیر نظر دارند. متخصصان تغذیه داده‌های پزشکی را از GPS می‌گیرند و برنامه تغذیه می‌ریزند. این چرخه می‌چرخد تا فوتبال بهانه‌ای شود برای رقابت صحیح، تخلیه هیجانات روحی- روانی، درآمدزایی، تبلور غرور یک شهر یا یک کشور، همدلی، تماشای زیبایی‌ها، کمک به آنهایی که همنوعی را جستجو می‌کنند نه ترحم و بهانه‌های دیگر...
اما در ایران فوتبال بیشتر جنگ زبان‌هاست. انگیزه بیشتر در کلام دیده می‌شود تا در عمل. اثبات این ادعا ساده است. همین فصل بیشتر تیم‌ها تمرینات خود را دیر آغاز کرده‌اند. انگار نه انگار که برای موفقیت باید همه اعضای مجموعه را گرد هم آورد و به موازات تلاش کرد؛ ساعت‌ها، روزها، هفته‌ها و ماه‌ها. در کشوری مثل آلمان یا اسپانیا یا انگلیس مسابقه که شروع می‌شود سکوی خالی نمی‌بینی. با شروع مسابقه تماشاگر تهییج می‌شود و شروع می‌کند به تشویق و شاید کری‌خوانی. اینطوری نیست که تماشاگران در آن‌سوی مرزها فحش و ناسزا ندهند اما این عمل زشت در زیبایی‌های فوتبال گم می‌شود. اما در ایران بیشتر استادیوم‌های ما اگر بدبین نباشیم کم‌تماشاگر شده‌اند تا جایی که در برخی از بازی‌ها با انگشت اشاره قابل شمارش هستند.
دلیل در همان است که گفتیم. فوتبال جنگ مغزهاست نه زبان‌ها. اگر فوتبال ما هم در همه ابعاد تلاشگر نشان دهد و مبتنی بر برنامه پیش برود، فوتبال زیبا و تماشاگرپسندی خواهد داشت چون پتانسیلش را دارد. اگر نیروی زبان در پاها خرج شود، فوتبال‌مان متفاوت خواهد شد البته هستند تیم‌ها و مربیانی که تلاش می‌کنند از حرف کم کنند و به عمل بیفزایند که این جای تحسین دارد و البته مزد تفکر خود را گرفته‌اند مثل علیرضا منصوریان در نفت تهران، مثل حسین فرکی در سپاهان، مثل یحیی گل‌محمدی در ذوب‌آهن.
وقت آن سپری شده که در تعریف مربی خوب بیاوریم مربی خوب آن است که در کنار زمین کت و شلوار مارک‌دار می‌پوشد و تُن صدایش بلند است. مربی خوب مربی بابرنامه است و مربی خوب مربی‌ای است که در انتقال داده‌ها خوب عمل می‌کند. فوتبال خوب هم فوتبالی است که تماشاگر دارد. فوتبال الان ما بی‌تعارف فوتبال خوبی نیست و خطاب به همه تیم‌ها می‌گوییم تماشاگران از نمایش‌های بدون برنامه، مصاحبه‌های توهین‌آمیز، ادعا و... خسته شده‌اند و برای آمدن به استادیوم، چشم‌انتظار فوتبال زیبا، سالم و صادق هستند. امید که لیگ پانزدهم این‌گونه باشد.




نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی