خیابون ، شور و تلاش زندگی

پایگاه اطلاعات علمی ، فرهنگی ، تجاری

خیابون ، شور و تلاش زندگی

پایگاه اطلاعات علمی ، فرهنگی ، تجاری

خیابون ، شور و تلاش زندگی

ضمن خوش آمدگویی به دوستان و میهمانان گرامی به اطلاع می رساند در این سایت اطلاعات بروز علمی ، تجاری ، فرهنگی و هنری در زمینه های مختلف عرضه گردیده و گفتمان های مربوطه در این مکان پیگیری و به بحث گذاشته می شود.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
نویسندگان
پیوندهای روزانه
آخرین نظرات

اپیکور

Adminstartor | جمعه, ۱ بهمن ۱۳۹۵، ۰۴:۵۲ ق.ظ

اپیکور در ۳۴۱ پیش از میلاد در ساموس واقع در دریای اژه زاده شد. پدر و مادرش از خانواده‌های بینوای این شهر بودند ولی اپیکور با اینهمه در زادگاه خود به تحصیل مشغول گشت.

در ۱۲ سالگی شیفتهٔ فلسفه شد و در شهر تئوس نزد نوزیفانس شاگردی کرد و با حکمتدموکریت آشنا شد. در ۱۹ سالگی به آتن رفت و در آکادمی افلاطون به مدت یک سال به فراگرفتن فلسفه اشتغال داشت پس از آن در شهرهای کولوفن و موتیلنه و لامپساکوس به تدریس پرداخت. تا آن که خود مکتبی را پایه‌ریزی کرد به نام «اپیکوریسم» یا طرفداران زیبایی و لذت. در کلاس او زن و مرد از هر طبقه حضور به هم می‌رساندند. عزیزترین شاگرد او برده‌ای به نام میس بود.

او را از اولین فیلسوفان مادّی شمرده‌اند. بعد از چندی باغی را در حومهٔ آتن مرکز نشر عقاید خود قرار داده و برای همیشه همان‌جا ماند و کم‌کم طرفداران زیاد پیدا نموده و خود شهرت فوق‌العاده‌ای کسب کرد و بعد از مرگش نیز مکتب فلسفی او مورد توجه عده زیادی قرار گرفت.

اپیکور ۳۰۰ جلد کتاب، رساله‌ها و طومارهای زیادی برشته تحریر درآورده که به جز چند نامه از آنها اثری باقی نمانده است. بیش‌تر اطلاعات دربارهٔ وی از طریق شاگردان، پیروان و مفسران پس از او به دست آمده است. علتش هم آن بود که تعالیم اپیکور تمایل به ماتریالیسم داشته و روحانیون و مخالفان ماتریالیسم آثار او را نابود کرده‌اند. فلسفه اپیکور حول مسئله لذت دور می‌زند و این موضوع به حدی مهم بود که گویند بر روی درب باغ اپیکور این جمله نوشته شده بود:

«ای میهمان تو در اینجا شاد و خرم خواهی زیست زیرا در اینجا سعادت خیر اعلی است»

ولی منظور اپیکور از لذت، لذات جسمانی نبود، بلکه لذت در اطاعت از عقل و زندگی بر طبق موازین خرد بود. اپیکور با هر نوع لذت جسمانی به خصوص لذت شهوت جنسی مخالف بود، زیرا عقیده داشت:

«هیچ‌کس از آمیزش جنسی خیر ندیده است، اگر کسی زیانی از آن ندیده باشد باید خیلی خود را خوش شانس بداند»

به عقیدهٔ اپیکور بالاترین لذت نبودن درد است و آنچه درد را برطرف می‌کند، خردمندی است و خردمندی هم در این است که ما خود را از شر شهوت، پرخوری، خرافات مذهبی و ترس از مرگ برهانیم و از رقابت، حسادت و شهرت‌طلبی بپرهیزیم و فقط به فکر تحصیل آرامش ضمیر باطن باشیم.

اپیکور خود خلاصه و فشرده‌ای از فلسفهٔ آزادسازی خویش از طریق آنچه که آن‌ها را «چهار گیاه طبی» نامیده است ارائه داده است:

«هیچ دلیلی نیست تا از خدایان بیمناک باشیم. مردن ارزش آن را ندارد که در ما نگرانی برانگیزد. رسیدن به نیک آسان است. تحمل آنچه ترس‌آور است دشوار نیست.»

اپیکور با سیاست چندان میانه‌ای نداشت و نمی‌توان او را مانند ارسطو یک فیلسوف قانون‌گذار خواند. اپیکور به سال ۲۷۱ پیش از میلاد در ۷۱ سالگی بدرود حیات گفت.

  • Adminstartor

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی