خیابون ، شور و تلاش زندگی

پایگاه اطلاعات علمی ، فرهنگی ، تجاری

خیابون ، شور و تلاش زندگی

پایگاه اطلاعات علمی ، فرهنگی ، تجاری

خیابون ، شور و تلاش زندگی

ضمن خوش آمدگویی به دوستان و میهمانان گرامی به اطلاع می رساند در این سایت اطلاعات بروز علمی ، تجاری ، فرهنگی و هنری در زمینه های مختلف عرضه گردیده و گفتمان های مربوطه در این مکان پیگیری و به بحث گذاشته می شود.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
نویسندگان
پیوندهای روزانه
آخرین نظرات

هلنیسم

Adminstartor | جمعه, ۱ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۱۱ ق.ظ

اسکندر مقدونی که خود اهل علم و دانش بود موانع سیاسی را که از تقابل فرهنگی جلوگیری می‌کرد از میان برداشت. او به هر سرزمینی که پا می‌گذاشت پس از فتح آن آنجا را مرکز آداب و رسوم و فرهنگ یونانی‌ها قرار می‌داد. زبان و ادبیات – معماری – ورزش و سایر دستاوردها و رسوم یونانی را با خود به آنجا می‌برد و در جهت بسط و گسترش آن می‌کوشید. او برای اولین بار حکومت یونان را که قبلاً به صورت ایالتی اداره می‌شد به شکل مستقل و واحدی درآورد، در این دوره فرد گرائی در تمام زمینه‌ها ظاهرمی شود . سنتهای کهنه و دست و پاگیر که مانع رقابت آزاد می‌شود – منسوخ می‌گردد و انجمنهای تحقیقاتی – کتابخانه‌ها و موزه‌ها تشکیل و گرد آوری آثار هنری به شکل منظم و طبق برنامه آغاز می‌گردد. هنرمندان با رهاییاز قید و بند موطن خویش درمراکزفرهنگی بزرگ و بین‌المللی گرد می‌آیند. درفرهنگ وهنر این عصرهمبستگیجهانی بین دانشمندانو هنرمندان صورت می‌گیرد. در عصرهلنی–تئاترهاو ورزشگاه‌ها ازدوران کلاسیک بسیار بزرگتر بودند. تئاترهای اینعصر ده‌ها هزار تماشاچی را درون خود جای می‌داد. در بسیاری از شهرها بناهای عمومی تازهای برپا می‌گشت. این گسترش مدنیت هلنی با تغییرات کیفی همراه بود و ضمناً میراث فرهنگیشرق را نیز دربرداشت. رشته‌هایی که درفرهنگ کلاسیک یونان از موقعیت پایین تریبرخوردار بودند اهمیت اساسی یافتند. مانند فنون– علوم دقیقه – علوم طبیعی – طب – جراحی وکشاورزی به سطح بی‌سابقه‌ای می‌رسند و درمقابل علوم اجتماعی – فلسفه – ادبیات و تااندازه‌ای هنر به انحطاط کشیده می‌شوند. اینانحطاط با کاهش فعالیت‌های اجتماعی و سیاسیتوده‌ها قابل بیان است. پیدایش شهرها در گستره‌ای وسیع – رشدبازرگانی – دریایی و گسترش جنگها میان قدرت‌های دریایی و زمینی – تکمیل تکنیک را ایجابمی کند. تکنیک هلنی نمونه‌های شگفت انگیزیارائه داد. کشتی‌ها می‌توانستند هزاران نفر را با خود حمل کنند. در اتاقها و سالن‌های روی عرشه برای مسافران عالی رتبه وسایل راحتی و تفریح فراهم بود. در عصر اسکندر مقدونی دگرگونی بسیار چشمگیری در موقعیت هنرمندان ایجاد گردید. با ورود اموزش‌های فلسفی و ادبی به محافل هنرمندان – مجزا ساختن آنان از صنعت گران معمولیآغاز شد. از این پس به آنان مانند صنعت گرانساده که از ارزش معنوی بی بهره بودند نگریستهنمی شد بلکه به عنوان هنرمند مقام والائی کسبکردند و مورد قدر شناسی مردم قرار گرفتند.

هنر دوره هلنی

در دورهٔ هلنی یونانی‌ها درپیکره سازی تجسم آلام جسمی و اضطرابها وجنبش‌های نامنظم و تشویق آمیز روح و جسم راکه از مشرق زمین اقتباس کرده بودند، نشاندادند. مهمترین و بهترین آثار هنری در آسیای صغیر یافت شده است، از نمونه‌های ارزشمند آنپیکره‌های نقش بر جسته‌های نمالی شمالیمعبدزئوسدرپرگاموناست که به بهترین شیوهساخته و پرداخته شده است.

معماری

پس از تسخیر مشرق زمین توسط اسکندرمقدونی، امتزاجی از اندیشه‌ها، دینها و هنرهای غربی و شرقی پدیدار شد، که موجب تغییر ودگرگونی در معماری یونانی گردید. گوناگونیها، پیچیدگیها و پیشرفتهای چشمگیر فرهنگ هلنی به یک شیوه معماری با مقیاسی بزرگ و تنوعی پر دامنه به مراتب فراتر از آنچه کشور – شهرکلاسیک می‌توانست بطلبد، نیازمند بود فعالیتهای ساختمانی از مراکز قدیمی واقع درسرزمین اصلی یونان به شهرهای پر رونق پادشاهان هلنی در آسیای صغیر کهمرکزیت بیشتری برای دنیای هلنی داشتند، انتقالیافت. مقیاس بزرگ و گسترشاستادانه فضاهای درونی بناها که این یکی از ویژگیهای معماری‌هلنی بود، معماری خانگی را گسترش می دهندکه پولیس‌های سنتی این شرایط را ایجاد نمی‌کردند از بناهای مهم این دوره می‌توان به معبد آپولون در «دیدوما» نزدیکشهرمیلتوس در آسیای صغیر و تئاتر سر گشاده اپیداوروس اشاره کرد. سیر تکاملی هنر یونان را می‌توان چنین جمعبندی کرد: در قرن ششم پیش از میلاد استقلال هنر کشف گردید و در قرن پنجم پیش از میلاد (عصر کلاسیک) به کار گرفته شد. در قرنچهارم قبل از میلاد هنر به زیبایی گرایی رویآورد و در قرن پیش از میلاد (عصر هلنی) واز آن به بعد (قرن دوم و اول قبل از میلاد) به اوج خود رسید و پیوندی جهانی یافت.

فلسفه یونانی‌مآبی یا فلسفه یونانی‌گری و یا فلسفه هلنیستی، دوره‌ای از فلسفه غرب می‌باشد که در تمدن هلنی، پس ازارسطو توسعه یافت و با آغاز دوره نوافلاطونی پایان یافت.

مکتب‌های فکری دورۀ هلنیستی شامل:

مکتب فیثاغوری

  • فیثاغورس
  • هیپاسوس

سوفسطائی‌گری

  • پروتاگوراس
  • گرگیاس
  • آنتیفون

مکتب کلبیون (Cynicism)

  • آنتیستنس
  • دیوژن کلبی
  • کراتس کلبی
  • منیپوس گادارائی
  • دمتریوس کلبی

مکتب کورنایی

مکتب کورنایی یا سیرنایسیسم یا مکتب قورنائیان (Cyrenaicism) یک مکتب فلسفی فرا-لذتگرایی بود که در قرن چهارم پیش از میلاد توسطآریستیپوس (Aristippus of Cyrene) بنیانگذاری شد. پیروان این مکتب معتقد بودند که لذت عالیترین خوبی‌ها است، به خصوص لذت بردن بی‌درنگ. این مکتب طی یک قرن جای خود را به آموزه اپیکوری داد.

  • آریستیپوس کورنی

افلاطون‌گرایی

  • اسپئوسیپوس
  • گزنوکراتس یا زینوقراط و یا زینوقراطیس
  • آرکزیلاؤس
  • کارنئادس اهل کورن
  • آنتیوخوس آسکالونی
  • پلوتارک

مکتب مشائی

  • ارسطو
  • ثئوفراستوس
  • استراتون لامپساکوسی
  • اسکندر افرودیسی

مکتب پیرهونی

مکتب پورُونی یا پیرهونی یا پیرنی یا فیرونی یکی از مکاتب شک‌گرایی است که با پورُن الیسی یا پیرهون یا پورو «Pyrrho of Elis» در قرن سوم پیش از میلاد آغاز می‌شود و توسط انزیدموس (Aenesidemus of Crete) در قرن اول پیش از میلاد توسعه میابد. این مکتب با هدف دستیابی به آرامش (ataraxia) یا ذهن آسوده، از شک‌گرایی فلسفی درباره جهان دفاع می‌کند و مدعی می‌شود که درستی هیچ چیزی نمی‌تواند اثبات شود پس ما باید قضاوت کردن را معلق نماییم.

  • پورُن الیسی
  • تیمون فلیوسی
  • انزیدموس کنوسوسی
  • سکستوس امپریکوس

فلسقه اپیکوری

  • اپیکوروس
  • مترودوروس اهل لامپساکوس
  • زنون سیدونی
  • فیلودم
  • لوکرتیوس

رواقی‌گری

  • زنون رواقی
  • کلئانتس اهل آسوس
  • خروسیپوس اهل سولوئی
  • پانتیوس ردسی یا پانسیوس ردسی
  • پوسیدونیوس
  • سنکای جوان
  • اپیکتت
  • مارکوس اورلیوس

مکتب التقاطی

  • مارکوس ترنتیوس وارو
  • سیسرون
  • سنکای جوان

یهودیت هلنیستی

فلسفه یهودی-یونانی یا یهودیت هلنیستی تلاشی بود برای ایجاد سنت دینی یهودی در فرهنگ و زبان هلنیستی. نماینده اصلی این مکتب فکری فیلون اسکندرانی می‌باشد.

  • فیلون اسکندرانی
  • یوسفوس فلاویوس

مکتب نوفیثاغورسی

مکتب نوفیثاغورسی یک مکتب احیای آموزه‌های فیثاغوری بود که در قرن‌های اول و دوم میلادی برجسته شده بود. این مکتب تلاشی بود برای معرفی یک عنصر مذهبی به فلسفه یونان، پرستیدن خدا با یک زندگی زاهدانه و نادیده گرفتن لذات جسمانی و تمام انگیزه‌های مبنی بر لذات جسمانی، برای پاک کردن روح.

  • نیگیدیوس فیگولوس
  • آپولونیوس تیانایی
  • نومنیوس اهل آپامئا

مسیحیت هلنیستی

فلسفه مسیحی-یونانی یا مسیحیت هلنیستی تلاشی بود برای تطبیق دادن مسحیت با فلسفه یونانی که در اواخر قرن دوم میلادی آغاز شد. افرادی همانند کلمنت اسکندریه به دنبال ارائه مسیحیت با یک چارچوب فلسفی بودند که در این راه از فلسفه افلاطونی و مکتب نوظهور نوافلاطونی کمک گرفتند.

  • کلمنت اسکندریه
  • اوریجن
  • آگوستین

فلسفه نوافلاطونی

  • فلوطین (۲۷۰-۲۰۵ میلادی)
  • پورفیری (۲۳۳-۳۰۹ میلادی)
  • یامبلیخوس (۲۴۵-۳۲۵ میلادی)

  • Adminstartor

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی